کیستم من،می کنی گه یاد من،گه بسوزانی دل ناشاد من
کیستم من،ساعتی با من خوشی،ساعتی با نفس اهریمن خوشی
کیستم من،که تویی در کوی من،گاه خنجر می کشی بر روی من
کیستم من،گاه با دوستی،گاه بنمایی با اعدا دوستی
کیستم من،قدر من نشناختی،آمدی اندر حریمم تاختی
کیستم من،مخفی و پیدا منم،مصطفی و حیدر زهرا منم
کیستم من،یاسمین گلشن عترت منم،ساقی میخانه ی غربت منم
کیستم من ای به حقم ناسپاس،با توام ای همیشه ناشناس
کیستم من، بارها در غصه ام انداختی،بارها دیدی مرا نشناختی
کیستم من،بارهادیدم ترا کردم سلام،تو جواب من ندادی یک کلام
کیستم من،بارها دیدم که در هر انجمن،مست اغیاری و غافل تو ز من
کیستم من،بارها دیدم گنه کاری تو،گریه کردم بر تبه کاری تو
کیستم من،بارها جایت خجل گردیده ام،شرمسار و منفعل گردیده ام
کیستم من،بار ها با هر گناه و هر بدی،آمدی بر روی من سیلی زدی
کیستم من،بس کنم دیگر این گفت و شنود،عقده بود و در گلویم مانده بود
هرچه بود ایام آن دوران گذشت،هر چه کردی هر چه بودی آن گذشت
حالیا از نو عمل آغاز کن،باب عشق دیگری را باز کن
عشق یک سوی یقین باطل بود،این دل ما هم به تو مایل بود
ما به تو عشق و محبت داده ایم،ما به تو شوق شهادت داده ایم
ما به تو هجران و وصل آموختیم،ما قبای عشق بهرت دوختیم
ما به قلبت مهر را انداختیم،در دلت شور و صفا انداختیم
ما تو را اول صدایت کرده ایم،ما برای خود جدایت کرده ایم
ما به نام خویش در بستت زدیم،داغ عشق خویش بر دستت زدیم
ما تو را این سو آن سو می بریم،ما تورا با هر بدی هم می خریم
ما به تو آخر سعادت می دهیم،بهر تو جام شهادت می دهیم
ای عزیزم ما که هر کاری برایت می کنیم،در قیامت کی رهایت می کنیم؟؟؟